نیلوفرنیلوفر، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره
نرگسنرگس، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

یکی یه دونه، عزیز دردونه، چراغ خونه

نيلوفر و جوجه

ساغر جون دختر عمه نگين واسه دخملي بلبل آورده.... بعد تو چكار كردي؟ انگشتتو گذاشتي تو دهن بلبله چه ذوقي داره برا جوجه جوجه بيچاره مرگو با چشماش ديد. اصلا مرد و زنده شد اينم كبوتر. بابايي يه جفت خريده واسه خودت ...
18 آبان 1392

ماکارونی خورونه

  می خوام ببینم تو گوشم ماکارونی نیست؟ شاید باشه! ها مثه اینکه نبود........ دیدین تو این یکی بود؟ آخه خودم گذاشته بودم فقط یادم نمی اومد کجاست!!!!!!!!!!!!!!!! زیر موهام نیست؟ شما بی زحمت نیگاه کنین......... دستت درد نکنه مامانی خیلی خوشمزه ست ...
17 آبان 1392

شالاپ شولوپ، آب بازی

مامان فدای اون خنده هات بشه . می دونستی که تو شکر پنیر ؟ من خودمو کشتم تا تونستم همین چنتا عکس نصفه و نیمه ازت بگیرم. از بس آب بازی دوست داری یه جا که بند نمی شدی همش آب می پاشیدی این طرف و اون طرف. من عاشقتم مامانی ...
17 آبان 1392

جز دعا کار دگر نیست مرا

جز دعا کار دگر نیست مرا شب و روزت همه شاد دلت از غم آزاد همه ایام به کام و تو پیوسته سرافراز و ز هر غصه برون همچو گنجشک به هر بام و درخت نشینی خندان و سبک بال تر از برگ درخت در هوا رقص کنان مشق پرواز کنی سوی سپیدار بلند و ز تو نغمه مستی آید... لحظه هایت چون قند روزگارت لبخند هفته هایت پر مهر هر کجایی که قدم بگذاری همه از کینه تهی همه از قهر و عداوت خالی همه جا، نام تو از مهر، به لب ها جاری... و تو با یاد خداوند بزرگ به سلامت ببری راه به پیش... شاعر: مصطفی معارف ...
15 آبان 1392