وقتی پاهات از همه چی خوشمزه تره
خوشگل مامان داره پا می خوره و حواسش به هیچی نیست ...
نویسنده :
مامانِ نیلوفر
12:34
آزمايش خون
چند روز پیش که برا چکاپ منو بابایی بردیمت دکتر آقای دکتر گفت که باید آزمایش خون و ادرار بدی منم کاری نمی توننستم بکنم آخه واسه خودت خوب بود بالاخره با اشک و آه رفتیم آزمایشگاه من که دلشو نداشتم ببینم از کلی قبلش داشتم گریه می کردم و اینطوری شد که بابایی خودش تنهایی تو رو نگه داشت تا خانوم دکتر ازت خون بگیره مامانی قربونت بشه عزیزم ...
نویسنده :
مامانِ نیلوفر
12:11
خوشحال از خرابكاري!
شيرخوارگان حسینی
و ما بالاخره تونستیم بریم همایش شیرخوارگان حسینی جای همه خالی ولی هیچ عکسی نه از خودمون گرفتیم و نه عکاسا ازمون گرقتن. ...
نویسنده :
مامانِ نیلوفر
22:57
شيرين زبوني خانوم كوچولوي خونه ما
مامان قربونت بشه كه تا دهنتو باز مي كني فقط شكر ميريزي. خيلي شيريني ماشاالله با هر كلمه اي كه ميگي من فقط دلم آب ميشه كه نمي تونم بخورمت ..... جـــــــــــــــون دلـــــــــــــــــمــــــــــِــــــــــــــــي اينم كلمه هايي كه جينگيل بلا برا ما ميگه: بابا = بَ بَ مامان = ما ما به به = به به شير = مَم بيرون رفتن = دَ صداي گربه = مَــــــــــــــــــو تازگيا هم كه هر كي عطسه يا سرفه مي كنه شما اداشو درمياري، اون روز كه صداي خنده منو تقليد ميكردي. و يكي ديگه از كاراي قشنگت اينه كه تا ميگم دس دس تو شروع ميكني به دست زدن موقع خداحافظي هم كه باي باي ميكني دوستت دارم عشقم. ...
نویسنده :
مامانِ نیلوفر
18:46