جز دعا کار دگر نیست مرا
جز دعا کار دگر نیست مرا
شب و روزت همه شاد
دلت از غم آزاد
همه ایام به کام
و تو پیوسته سرافراز و ز هر غصه برون
همچو گنجشک به هر بام و درخت
نشینی خندان
و سبک بال تر از برگ درخت
در هوا رقص کنان
مشق پرواز کنی سوی سپیدار بلند
و ز تو نغمه مستی آید...
لحظه هایت چون قند
روزگارت لبخند
هفته هایت پر مهر
هر کجایی که قدم بگذاری
همه از کینه تهی
همه از قهر و عداوت خالی
همه جا، نام تو از مهر، به لب ها جاری...
و تو با یاد خداوند بزرگ
به سلامت ببری راه به پیش...
شاعر: مصطفی معارف
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی